انتشار «عمارت هیتلر» درراستای راهبرد تمرکززدایی از تهران بود
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۱۲۵۵۶
به گزارش خبرگزاری مهر، نشست رونمایی از کتاب «عمارت هیتلر» تازهترین اثر داوود خدایی روز دوشنبه ۲۵ مهرماه در کافه کتاب سمیه برگزار شد. این مراسم با حضور داوود خدایی نویسنده کتاب، ساسان ناطق مدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری و تیمور آقامحمدی نویسنده و منتقد همراه بود.
در این نشست داوود خدایی با بیان این که «عمارت هیتلر» اولین رمان اوست که طی شرکت در کارگاه رمان حوزه هنری حاصل شده است گفت: عمارت هیتلر روایت سه نسل از خانواده قجری در تبریز است که به انقلاب پیوند میخورد و به نوعی در این برهه تاریخ آذربایجان و ورود آلمانها و حمله روسها به آن را روایت میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نویسنده بیان کرد: من سابقه نوشتن در حوزه کودک و نوجوان را هم دارم. مدتی مربی کانون پرورش فکری بودم و به همین جهت کار کودک انجام دادم. اعتقاد دارم که حوزههای نوشتن به هم نزدیک است.
او با بیان این که برخی اعتقاد دارند که شخصیت اصلی نباید اعمالی را مرتکب میشد عنوان کرد: این واقعیتی است که در داستان رخ داده است و قابل قیاس با محیط بیرون نیست. در این رمان این شخصیت باید اینگونه عمل میکرد و برای من جهان و اتفاقات رمان مهم بود و نه بعد وطنپرستانه رمان. تاریخ ما همیشه از جانب حکام روایت شده و کمتر پیش آمده که از جانب مردم نگاه کند. در نهضت رماننویسی سعی کردیم که به مردم توجه شود و به اتفاقات از جانب مردم نگاه کنیم. انسانها همیشه ابعاد مختلفی دارند و ما تنها آن بعدی را که دوست داریم در آنها میبینیم.این شخصیت هم مثل بقیه مردم در موقعیتهای مختلف واکنش متفاوتی دارد.
در ادامه نشست، ساسان ناطق مدیر دفتر ادبیات داستانی حوزه هنری ضمن ابراز خرسندی از برگزاری این سلسله نشست گفت: از سال ۱۳۹۶ در دفتر ادبیات استانی مرکز آفرینشهای ادبی ایدههایی جهت توجه ویژه به نویسندگان مراکز استانها مطرح شد. همانطور که واضح است به دلیل تمرکزگرایی توجه به تهران زیاد است. ما در پی این بودیم که قدم به خارج از تهران بگذاریم. یکی از طرحها، طرح کارگاه رمان بود که تا سال ۱۳۹۸ اجرایی نشد. در سال ۱۳۹۸ اولین دوره کارگاه رمان با موضوع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی برگزار شد که در آن دوره ۱۲ طرح رمان ایجاد شد که از میان آن ۸ طرح مورد تأیید بوده و بعد از آن به ۵ رمان رسیدیم. «عمارت هیتلر» یکی از همان طرحهای اولین دوره است. در دومین دوره موضوع خرمشهر بود که ۹ طرح و رمان ارائه و چاپ شد. دوره سوم نیز با موضوع خانواده بود که در حال حاضر ۸ طرح رمان در حال بررسی است.
او با اشاره به اهمیت روایت در دل تاریخ عنوان کرد: تاریخ از ما جداشدنی نیست. توجه به تاریخ در میان نویسندگان ما یک رویکرد علومی شده است و بستر مناسبی برای روی دادن قصه میباشند. در ارائه قصه سعی میکنیم که صدای همه طیفها را بشنویم و نگاههای متفاوتی را ارائه دهیم. نویسنده نیز متأثر از رویدادها و وقایع جامعه است و آنها را ثبت میکند. این کتاب وقایع آن روزها را در آذربایجان روایت میکند.تبریز سال ۱۳۲۰ قصههای زیادی در دل خود دارد که میتواند تبدیل به فیلم و کتاب شود و داوود خدایی یکی از آن قصهها را روایت کرده است.
در پایان تیمور آقامحمدی نویسنده و منتقد ضمن تبریک به نویسنده بابت انتشار اولین رمانش گفت: رمانها دربردارنده اطلاعات زیادی است. ما با خواندن رمان علاوه بر این که به دنبال آن اطلاعات هستیم به دنبال این نیز هستیم که بدانیم نویسنده چه نگاهی از خود ارائه میدهد.آقای خدایی کوشیده است که نشان دهد تاریخ کجای زندگی آدمهاست. برخلاف تصور ما تاریخ فقط در زمان خلاصه نمیشود و مکان هم مهم است. در این رمان نیز مکان اهمیت دارد به نحوی که بودن افراد در مکان خاص اتفاقهای رمان را رقم زده است و مباحث تاریخی را به وجود آورده است. ما تبریز و عمارت قاجاری میبینیم که عمارت مهمتر از تبریز است. ما متوجه میشویم که تاریخ در کنار جذاب بودن بیرحم است و مکان و زمان چه تأثیری بر زندگی افراد دارد. نکته ویژه کتاب اما توقف تاریخ است. در این کتاب زمان متوقف است و مکان ثابت است و خط داستانی پویا نیست. میتوان گفت شکل برخورد نویسنده با پلات داستان با درونمایه کتاب ارتباط دارد. در دورهای این مطلب مهم بود که روایت بهانهای برای بیان شدن داشته باشد اما اکنون مهمتر از بهانه، عامل پیشبرنده است که نویسنده از شگردهایی برای این کار استفاده کرده است. داستان معما دارد و این معماست که بر زندگی شخصیتها اثر گذاشته است.
این نویسنده و منتقد همچنین ادامه داد: رمانهای تاریخی به دو طریق میتوانند روایت شود. روش اول این است که که اصل تاریخ دستنخورده باقی بماند و قصهای در کنار آن روایت شود. شکل دیگر هم این است که در تاریخ و عناصر آن جابهجایی رخ دهد. نوشتن رمان تاریخی از دشوارترین کارهاست چرا که نویسنده باید به مکان و زمان دور برود و در جایی باشد که با زمان و مکان آن بیگانه است.
کد خبر 5611464 فاطمه ترکاشوندمنبع: مهر
کلیدواژه: تبریز خرمشهر مرکز آفرینش های ادبی حوزه هنری حوزه هنری انتشارات سوره مهر کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب تازه های نشر نقد کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نهاد کتابخانه های عمومی کشور نشر کرگدن انتشارات سروش ترجمه مجلات سروش معرفی نشریات کتابستان معرفت انتشارات شهید کاظمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۱۲۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کمی دیرتر» به چاپ هفدهم رسید
این اثر که از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، نگاهی متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز است. رمان با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز میشود، جشن نیمهشعبان و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سردادهاند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» این شروع جذاب ما را با شخصیتهایی آشنا میکند که همه مدعی انتظارند اما وقتی هنگام عمل میرسد و هنگامه عمل به شعارها میرسد، آن نمیکنند که میگفتند. رمان در فضایی مکاشفهگونه و بیزمان پیش میرود و مواجه همه آدمها را میبینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا» ی جوان.
شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدمها را با بهانههایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی میکند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمیکند و در فضایی بسیار بدیع، خودش را هم در معرض این امتحان میگذارد. نویسنده در «کمی دیرتر» همه آفتهای انتظار را با شخصیتهای قصهاش برای مخاطب روایت نمیکند، بلکه به تصویر میکشد و نشانش میدهد… انسانهای مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.
نویسنده در پایان همه موشکافیها در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت میتپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش میآید…
خدیجه زمانیان یزدی